سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تریبون طلبگی

گاهی حرفی برای زدن وجود نداره و چیزی گفته نمی شه

 

گاهی هم اینقدر حرف برای زدن وجود داره که نمی دونی کدومشون رو بگی در نتیجه چیزی گفته نمی شه

 

گاهی حرف برای زدن وجود داره اما گوشی شنوا پیدا نمیشه

 

گاهی نه حرفی برای زدن هست و نه گوشی برای شنیدن

 

گاه های شما از کدام جنس است؟


[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 1:12 عصر ] [ علی محمدی ]

همایش بزرگ قرآنی جوانان قرآنی باحضور استاد محمدتقی خان از کشور پاکستان در عصر روز سه شنبه ساعت 5 مورخ9/3/91 در محل دارالقرآن الکریم  زنجان برگزار خواهدشد..در این برنامه استاد محمد تقی خان بعضی از آن 51 روشی که در رابطه با اجرای قرآن دارند را اجرا خواهند نمود ونیز از روشهایی که در حفظ قرآن برای تشویق وروی آوردن جوانان به حفظ کلام الله مجیدبهره برده اند مطالبی را ایراد خواهند نمود.

 

آشنایی با روش های شگفت انگیر محمد تقی خان

محمد تقی خان می تواند با استفاده از 51 روش متنوع به سوالات قرآنی و علاقه مندان در موضوعات مختلف پاسخ بدهد، که جهت آشنایی به برخی از آنها به صورت اختصار اشاره می شود:

  1 - روش های مختلف مربوط به سوره های قرآنی :

الف : توانایی بر بیان تعداد کاربرد کلمات در قرآن

ب : بیان مکی یا مدنی بودن سوره ها

  2 - روشهای مختلف مربوط به صفحات قرآن کریم :

الف : توانایی پاسخگویی به سوالاتی در زمینه شماره صفحات قرآن

ب : توانایی تلاوت آیات ابتدایی هر صفحه

ج : توانایی در قرائت ابتداو انتهای صفحات قرآن به صورت ضربدری.

د : توانایی در تلاوت قسمت میانی یک آیه و قسمت آخر آن

  3 - روش مختلف مربوط به موضوعات گوناگون :

توانایی در بیان آیات موضوعی مانند رسانه ، انقلاب اسلامی ، آیه غدیر ، آیه ولایت ؛ مسائل اجتماعی و ...

  4 - روشهای تکلم با قرآن :

توانایی در به کارگیری و استفاده از آیات در زمینه مسائل روزمره.

  5 - روشهای مختلف مربوط به کلمات و حروف قرآن کریم :

الف : مثلا کلمه دنیا و آخرت در قرآن چندبار استفاده شده است ؟

ب : توانایی در یافتن کلمات گوناگون و بیان تعداد کاربرد.

  6 - - توانایی در یافتن :

الف : آیات بر اساس شماره آنها و بالعکس

ب : توانایی در پاسخ به تعداد تکرار یک آیه در قرآن کریم

  7 - روش اهل بیت و شخصیت

  8 - روش ترجمه قرآن :

الف : توانایی در پاسخ به ترجمه قرآن

ب : توانایی در یافتن آیات بر اساس ترجمه آنها

ج : توانایی در پاسخ به مفردات قرآن کریم

  9 - روش تسلسل آیات :

توانایی در مشاعره با آیات قرآن کریم

  10 - روشهای مختلف مربوط به تلاوت آیات با استفاده از اشاره :

الف : تلاوت آیات با اشاره به چشم.

ب : تلاوت آیات با اشاره به دست

ج : تلاوت آیه مورد نظر سوال کننده با پرسیدن نام وی : ایشان می توانند پس از پرسیدن نام و نام خانوادگی سوال کننده آیه انتخاب شده توسط وی را تلاوت نمایند.

  11 - توانایی در پاسخ به معماهای قرآنی ، برای نمونه :

کدام سوره هست که در هر آیه از کلمه الله وجود دارد ؟

کدام آیه هست که 42 تا (ن) دارد ؟

به نظر بنده اعجاب برانگیزترین قسمت توانمندی ایشان تلاوت آیات موردنظر سوال کننده بلافاصله بعدازپرسیدن نام ونام خانوادگی ایشان می باشدبه این صورت که فرد سوال کنند ابتدابه جای دیگری می رود بعد محمدتقی خان نام اورا می پرسد بدون اینکه همدیگرراببینند محمدتقی می گوید که چه صفحه وچه آیه ای را سوال کننده در نظرگرفته است.بنده کمی سخت باورهستم اگر خودم نمیدیدم این را باور نمی کردم.


[ پنج شنبه 91/3/4 ] [ 1:52 عصر ] [ علی محمدی ]

حجت الاسلام سید مهدی حسین زاده مدیرعامل مرسسه علمی- فرهنگی علامه عسکری در گفتگو با خبرنگار مهر به تبیین دیدگاههای علامه عسکری درباره نحوه شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه الزهرا(س) پرداخت که در پی می آید:

*خبرگزاری مهر: جناب آقای حسین زاده، نظر علامه عسکری در مورد فدک و نحوه واگذاری آن به حضرت زهرا (س) چه نظری داشتند؟

** حجت الاسلام حسین زاده: علامه عسکری در این باره با استناد به برخی از کتب تاریخی بر مالک بودن حضرت زهرا(س) بر فدک و اینکه پیامبر(ص) این زمین را به ایشان بخشیده است، تأکید می کند که من به بخشهایی از سخنرانی های مستند علامه در این مورد اشاره می کنم.

علامه در یکی از نوارهای صوتی که از وی بر جای مانده به این پرسش پاسخ می دهد و می گوید: پیامبر(ص) از زمین‏هایى که داشت، به ابوبکر وعمر و عثمان وعایشه و حفصه بخشیده بود( طبقات ابن‏سعد 2/58؛ الفتوح البلدان 1/18 ـ 22 ) و به دیگران نیز؛ و (حتی) به یکى از اصحابش در وادى القرى گفت: بایست و تیرت را پرتاب کن؛ هر جا به زمین نشست، تا آنجا از آن توست.

امّا پیامبر(ص) به حضرت زهرا (س) چیزى واگذار نفرموده بود و در این باره این آیه نازل شد: « وَآت ذَا القُرْبى حَقَّه » [سراء/26] حقّ نزدیکانت را بده. آرى حضرت خدیجه، مادر حضرت زهرا (س)، آنچه را که از مال دنیا داشت در راه اسلام داده بود ؛ پس، از جانب خداوند در آیه « وَآت ذَا القُرْبى حَقَّهُ » به پیامبر(ص) امر شد که در قبالِ آن فداکارى و ایثار، حق حضرت زهرا را بدهد. پیامبر (ص) نیز فدک را به حضرت زهرا بخشید.

*: پس چه شد که آن را از حضرت زهرا(س) پس گرفتند؟

**: حکم شرعى داریم که کسى که مالى در دست اوست، شرعا ، مالک و صاحب آن است ؛ این حکم به عنوان « قاعده ذوالیَد » نامیده مى‏شود. علامه با اشاره به این حکم شرعی می فرماید: فدک را پیامبر (ص) به حضرت زهرا (س) بخشیده بود وآن حضرت (س) در آن تصرّف کرده بود، لذا "ذوالیَد" بود.( هنگامى که فرمان مصادره فدک از جانب ابوبکر صادر شد ، کارگران حضرت زهرا( س) را که در آن مشغول به کار بودند بیرون کرد ( شرح نهج البلاغه ابن‏ابى‏الحدید 11/211 ).

خلیفه اول روایتی را نقل کرد که: پیامبران ارث به جا نمی گذارند لذا از این رو ابوبکر، فدک را از آن حضرت پس گرفت حضرت زهرا (س) فرمود : « فدک را به من بازگردانید ، زیرا پیامبر (ص) آن را به من بخشیده است » . به آن حضرت گفتند : شاهد بیاور ؛ ولى از کسان دیگر ( یعنى کسانى که پیامبر، در زمان حیات خود ، اموالى را بدیشان بخشیده بود) شاهد نخواستند! حضرت زهرا (س) اُمّ اَیْمَن را شاهد آورد. (بنا به نوشته مروج الذهب 2/200)

علامه با استناد به کتاب مسعودى در این باره چنین نقل مى‏کند : حضرت زهرا (س) علاوه بر على (ع) وام ایمن ، حسنین را هم به عنوان شاهد آوردند و گواهى دادند و گفتند که پیامبر (ص)، فدک را در زمان حیات خود به فاطمه (س) بخشیده است.(مروج الذهب 2/200 ؛ وفاء الوفا 2/160) ابوبکر گفت: نمى‏شود ! در شهادت دادن باید دو مرد یا یک مرد و دو زن باشند. (سیره حلبى 2/400 ؛ الفتوح البلدان ص 43 ؛ معجم البلدان ج 4 ، در ترجمه فَدک). در روایتى دیگر آمده است که خلیفه، پس از اقامه شهادت شهود، تصمیم گرفت که فدک را به حضرت زهرا (س) باز گرداند ؛ پس در ورقه‏اى از پوست، قباله فدک را به نام حضرت زهرا (س) نوشت ، لکن عمر سر رسید و مانع شد و قباله را پاره کرد.(سیره حلبى 3/400 ؛ شرح نهج البلاغه ابن‏ابى‏الحدید 16/274)

*: بعد از غصب فدک حضرت زهرا(س) چگونه عمل نمود؟

**: علامه عسکری با ارائه مستنداتی به نقل از اهل سنت می گوید: 10 روز پس از وفات پیامبر(ص) آنگاه که فاطمه (س) همه شهود و دلایل خود را در مطالبه حقّش ارائه کرد و ابوبکر از پذیرش آنها خوددارى نمود و چیزى از ما ترک رسول خدا (ص) و بخشش او را به وى باز پس نداد، آن بانو تصمیم گرفت که موضوع را در برابر همه مسلمانان مطرح کند و اصحاب و یاران پدرش را به یارى طلبد. از این رو، بنا به گفته محدّثان و مورّخان، رو به سوى مسجد پیامبر (ص) آورد .

داستان فدک و حضور فاطمه (س) در نزد ابوبکر، پس از گذشت10 روز از وفات پیامبر (ص) اتفاق افتاد ؛ و درست این است که بگوییم هیچ کس از مردم ، از زن ومرد ، پس از بازگشتِ فاطمه (س) از آن مجلس ، درباره میراث آن بانو ، حتّى یک کلمه سخنى بر زبان نیاورده است.( ابن‏ابى‏الحدید در شرح نهج البلاغه با اشاره به این مسئله می گوید این در نتیجه یارى نکردن انصار، حضرت زهرا (س) را بود. )

*: در خصوص بیماری حضرت زهرا(س) و دلیل عیادت خلفا از ایشان توضیح بفرمایید؟

**: ماجرای بیماری حضرت نیز بر می گردد به ماجرای آتش زدن در خانه حضرت امیر و ضربت خوردن آن حضرت به دست غلام خلیفه دوم. پیامبر به حضرت امیر دستور داده بود که ردا بر دوش نکند تا قرآنی که در خانه پیامبر بود جمع آوری کند، قرآن روی تخته، پوست، کاغذ و کتف گوسفند نوشته بود، این‌ها را جمع کرد و سوراخ کرد و سوره کرد، 7 روز طول کشید، در این 7 روز علی از معرکه غایب بود. در روز دوم رحلت پیامبر، ابوبکر را به مسجد پیامبر آوردند، مسجد پیامبر حکم دارالحکومه را داشت، نماز خواند یعنی احتلال کرد. حضرت علی با آن‌هایی که بیعت را قبول نداشتند در خانه پیامبر بست نشستند چون خانه دختر پیامبر(ص) است و خدا فرموده «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» و یگانه بازمانده پیامبر، دخترش است، احترام ایشان محفوظ می ماند. اما آنها آمدند پشت در خانه آتش آوردند که علی بیعت کند و حضرت امیر مأمور بود حرکتی نکند.

در این عصر کار به حضرت زهرا(س) واگذار شده بود. در آن خانه حضرت امیر و زبیر بودند ولی حضرت امیر مأمور بود که بیرون نیاید و دختر پیامبر باید قیام کند، حضرت امیر در بدر و احد تعداد زیادی از آن‌ها را کشته بود در بدر نصف کشته‌های مشرکین بدست علی و بقیه از همه مسلمان‌ها بود، نصف اسرا بدست حضرت امیر اسیر شدند. چون آن حضرت، در بدر، احد، خندق کشتار زیادی داشت این‌ها دل پری از علی(ع) داشتند و قریش که مهاجرین بودند اگر قیام می‌کرد کشته می‌شد و هیچ نتیجه‌ای دست نمی‌داد.

پیامبر(ص) به حضرت امیر وصیت کرده بود که هیچ کاری نکند. در خانه آتش آوردند در خانه‌ای که به مسجد پیامبر باز می‌شد، در خانه‌ای که پیامبر وقت هر نماز جلو صحابه می‌رفت، دو دستش را در دو طرف در می‌گذاشت و می‌گفت «السلام علیکم یا اهل البیت» این گونه احترام می‌کرد، در این خانه آتش آوردند که بیرون بیایند و بیعت کنند. کسی بیرون نیامد، آتش را به کلون در رساندند. حضرت زهرا(س) آمد پشت در، چنان در را فشار دادند که در شکست و حضرت زهرا بین در و دیوار صدایش بلند شد...

اما وقتى حال حضرت زهرا ( س ) رو به وخامت گذارد و بیمارى‏اش شدّت گرفت ، ابوبکر وعمر خواستند که سابقه خوبى براى خود درست کنند و بگویند که به دیدن زهرا (س) رفتیم ودر آخر ، با هم صلح کردیم وحضرت از ما گذشت . لذا از حضرت امیر (ع) تقاضا کردند که براى آن دو از حضرت زهرا (س) اجازه بگیرد تا بیایند به احوالپرسى وى . حضرت زهرا (س) میل نداشت. حضرت امیر (ع) اصرار کرد . زهرا (س) فرمود: « خانه ، خانه شماست وبانوى [ خانه ] هم ، بانوى شماست ».

ابوبکر وعمر آمدند . حضرت زهرا (س) روى به دیوار و پشت به آنها کرد . گفتند : آمده‏ایم که رضاى شما را حاصل کنیم ، حضرت (س) فرمود : « من با شما حرف نمى‏زنم مگر که قول بدهید که آنچه را که مى‏گویم ، اگر راست است ، به راستىِ آن شهادت بدهید » . قبول کردند .

حضرت زهرا (س) فرمود : یادتان مى‏آید که پیامبر (ص) فرمود : « رضاى فاطمه ، رضاى خداوند است ، وخداوند به سبب غضب فاطمه ، غضب مى‏فرماید ؟ » گفتند : بلى ، حضرت (س) فرمود : خدایا ، شاهد باش که من بر این دو نفر غضبناکم ! واز این دو راضى نیستم. ( بخارى در صحیح خود مى‏نویسد : پس از آن که دختر پیامبر میراث خود را از خلیفه خواست واو گفت که از پیغمبر شنیدم که ما میراث نمى‏گذاریم ، زهرا دیگر با او سخن نگفت تا مُرد " صحیح بخارى 5/177" ) .

ابوبکر، چون همیشه ، تظاهر به گریستن کرد . عمر او را سرزنش کرد وسپس برخاستند ورفتند . این آخرین کارى بود که آن دو انجام دادند. (بحار الانوار 43/170 ـ 171 به نقل از دلایل الامامَة . نیز رجوع شود به : علل الشّرائع صدوق 1/178 ؛ الامامة والسیاسة ابن‏قتیبه دینورى 1/14 ؛ اعلام النساء عمر رضا کحّالة 3/1214 ؛ شرح نهج البلاغه ابن‏ابى‏الحدید 16/273 )

*: دلیل شبانه دفن شدن حضرت زهرا (س) و مخفی ماندن قبر آن حضرت چیست؟

**: حضرت زهرا (س) فرمود: وصیّت مى‏کنم که ابوبکر وعمر بر من نماز نخوانند و بر جنازه من حاضر نشوند ، و جنازه من شبانه دفن شود. (بحار الانوار 43/159 و182 و183 ونیز بنگرید به : مناقب ابن‏شهرآشوب 1/504)

حضرت على (ع) به وصیّت حضرت زهرا (س) عمل کرد ( طبقات 8/18 ـ 19 ؛ انساب الاشراف ص 405 ؛ صحیح بخارى 5/77 ) و او را در خانه خودش دفن کرد .( کافى 1/461 ؛ مناقب ابن‏شهرآشوب 3/365). سپس در بقیع چند صورت قبر ساخت و بر آنها آب پاشید تا مانند قبر تازه به نظر آیند. (بحار الانوار 43/183)

اَصبَغ بن نُباتَه ، از امیرالمؤمنین سؤال کرد که چرا شبانگاه حضرت زهرا (س) را به خاک سپردند ؟ حضرت على (ع) فرمود :چون حضرت زهرا (س) از آن قوم خشمگین بود ، حضور آنان را بر جنازه‏اش خوش نداشت ؛ وهر کس که از آن قوم پیروى کند ، حرام است که بر کسى از فرزندان زهرا (س) نماز بگزارد. آرى ، پنهان داشتن قبر دختر پیامبر (ص) ناخشنودى او را از کسانى چند نشان مى‏دهد وپیداست که او مى‏خواسته است ، با این کار ، دیگران نیز از این ناخشنودى آگاه شوند.


[ دوشنبه 91/2/4 ] [ 8:58 صبح ] [ علی محمدی ]

 اگرگشتی تو وبلاگهای دینی بزنیدشاید شماهم به این مطالب برسید:

1- بعضی از وبلاگهای دینی مطالب بسیار طولانی و غیر ضروری را در وبلاگ خودشون قرار می دن . (نوشتن خطبه فدک ، تفسیر سوره حمد از تفسیر المیزان و ... ) جالبه وقتی هم انتقاد می شه که این متن طولانی و خسته کننده است و می شه در صورتی که مطلب جالبی هست اون را در چند پست آورد ، جواب میدن که ما دو نوع خواننده داریم : الف- خواننده ای که میاد واسه وبلاگ خودش تبلیغ کنه و بالطبع می گه جالب بود به وبلاگ من هم سر بزن . ب- خواننده ای که دنبال چنین مطلبی هست و می شینه تا انتها می خونه .

2- عده ای از وبلاگهای دینی به مانند تقویم عمل می کنند . فقط هنگام اعیاد ، ولادتها و شهادتها یک حدیث و روایتی از معصوم در وبلاگشون قرار میدن و تمام . این وبلاگها هم از جذابیت برخوردار نیست .

3- متاسفانه بعضی از وبلاگهای دینی به شدت بد سلیقه عمل می کنند و دلیلشون هم این هست که مطلب باید قشنگ باشه و حواشی چندان مهم نیست . ولی خود من به شخصه وقتی می بینم یک نوشته با فونت بسیار بزرگ به طوری که حتی با خط پائین در هم فرو رفته و با رنگی زننده وجود داره ،بدون اینکه مطلب را بخونم سریع از اون وبلاگ خارج می شم .

4- استفاده از قالب های نامتناسب هم یکی دیگه از مشکلاتی است که بعضی از وبلاگ نویسان دینی به اون دچار هستند . به هر حال هر بلاگ سرویسی با توجه به سلایق و روحیات کاربران قالب های متعددی داره . چندان روا نیست یک وبلاگ مذهبی و دینی قالب صورتی یا قالب های کودکانه داشته باشه . خود قالب هم تاثیر بسزایی در جذاب بودن وبلاگ داره . البته این نکته رو هم باید اضافه کنم که الان عده ی زیادی از وبلاگهای دینی هم به سوی قالب های سیاه و تیره کشیده شدن که هر چند قالبهای زیبایی است اما اگر یک نفر به چند وبلاگ دینی مراجعه کنه و با قالبهای یک دست سیاه مواجه بشه ممکنه دچار یک نوع دلزدگی بشه .

5- دوستان وبلاگ نویس دینی این نکته رو مد نظر داشته باشن (( ممکنه شما به وبلاگ عاشقانه ، ادبی ، ورزشی ، هنری نیاز نداشته باشید اما قطعا یه وبلاگ نویس عاشقانه و هنری و ... به وبلاگ دینی نیاز داره )) یه مقدار تواضعتون را بیشتر کنید . هیچ کس به غیر از خود شما نمی تونه برای وبلاگتون تبلیغ کنه . اگه قرار باشه هر وبلاگ نویس دینی فقط و فقط بره به چهار تا وبلاگ مذهبی و دینی دیگه سر بزنه که هنری نکرده . به خدا اگه برید تو وبلاگ عاشقانه نظر بدید کسی نمی گه شما عاشق شدید . در ضمن سعی کنید نظراتی که در این وبلاگها میذارید با طمانینه باشه ،. اگه هم نظرتون در مورد متنش منفی هست می تونید از یک شکلک استفاده کنید. باور کنید تاثیر خودشو میذاره .

6- وبلاگ دینی فقط کفن و دفن ، احکام غسل ، آیات قران و ... نیست . یک دفعه چهار تا حدیث در مورد عشق بنویسید . این کتاب میزان الحکمه رو احتمالا همه در منزل دارید یه حدیث قشنگ ازش بنویسید و بعد حرف دلتون . حالا حدیث هم ننوشتید اشکال نداره . در مورد هدیه دادن ، در مورد تفریح ، در مورد زندگی و .... .

7- وبلاگهای دیگه رو در وبلاگ خودتون تبلیغ کنید . یکی اینکه لینک وبلاگها را می ذارید که خیلی خوبه (باز هم تاکید می کنم از هر نوع وبلاگی ) . آقا جون لینک یه وبلاگ عاشقانه رو بذار بالاش هم بنویس لینک این وبلاگها به معنی تائید مطالب آنها نیست . یکی دیگه هم اینکه تو اخر هر پستت یه خط در مورد یه وبلاگ بنویس . مثلا امروز می خوام وبلاگ .... را معرفی کنم که ید طولایی در زمینه هنر داره . حتما بهش سر بزنید . این کار باعث می شه تا علاوه بر جذب شدن طرف به سوی شما اون هم در صدد تبلیغ بربیاد .

8- تو رو خدا این قدر آهنگ سینه زنی توی این وبلاگهاتون نذارید . جدیدا یه وبلاگ دیدم فقط قرآن عبدالباسط گذاشته . مجلس ختم که نیست وبلاگ . یه روز شهادته خب متناسب با شهادت مداحی ، یه روز جشنه اینجا که دیگه نباید عزاداری کرد .مثلاوبلاگی به مناسبت جام جهانی فوتبال اون موقع این مداحی از کویتی پور را در وبلاگش قرار داده بود . کشته شد جام جهانی **** مرگ بر این زندگانی


[ دوشنبه 90/12/22 ] [ 8:8 صبح ] [ علی محمدی ]

1-آدم‌های بزرگ درباره ایده‌ها سخن می‌گویند؛ آدم‌های متوسط درباره چیزها سخن می‌گویند و آدم‌های کوچک پشت سر دیگران سخن می‌گویند.

2- آدم‌های بزرگ درد دیگران را دارند؛ آدم‌های متوسط درد خودشان را دارند و آدم‌های کوچک بی‌دردند.

3 - آدم‌های بزرگ عظمت دیگران را می‌بینند؛ آدم‌های متوسط به دنبال عظمت خود هستند و آدم‌های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می‌بینند.

4 - آدم‌های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند؛ آدم‌های متوسط به دنبال کسب دانش هستند و آدم‌های کوچک به دنبال کسب سواد هستند.

5 - آدم‌های بزرگ به دنبال طرح پرسش‌های بی‌پاسخ هستند؛ آدم‌های متوسط پرسش‌هایی می‌پرسند که پاسخ دارد و آدم‌های کوچک می‌پندارند پاسخ همه پرسش‌ها را می‌دانند.

6- آدم‌های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند؛ آدم‌های متوسط به دنبال حل مسئله هستند و آدم‌های کوچک مسئله ندارند.

7-آدم‌های بزرگ سکوت را برای سخن گفتن برمی‌گزینند؛ آدم‌های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می‌دهند و آدم‌های کوچک با سخن گفتن بسیار، فرصت سکوت را از خود می‌گیرند.


[ پنج شنبه 90/11/13 ] [ 10:14 صبح ] [ علی محمدی ]
درباره وبلاگ

علی محمدی
خیـلــی هـا بـرایـــم دسـت تـکان دادنـد ! امــّا !! کـم بـودند کسانی که تکانــم دادنــد !
پیوندهای روزانه
موضوعات وب
سایت های مفید
امکانات وب
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 103866